نامه ای برای دخترم
دختر نازنينم...عروسكم...شيرينم نوشتن نامه واسه يه نى نى توى راه شايد كار خنده دارى باشه اما وقتى فكر ميكنم شايد يه روزى تو اين نامه رو بخونى و حال اين روزاى منو بفهمى،حس خوبى بهم دست ميده. فرشته كوچولوى من، چيزى نزديك به نه ماهه كه تو دارى تو وجود من زندگى ميكنى و قلب كوچيكت داره تو تن من ميزنه... تو اين مدت چه لحظه هاى شيرينى ، چه خاطره هايى ، چه زيستنى با تو داشتم... ولى ديگه آخراشيم. چيزى به اومدنت نمونده و من بيقرارم... با اينكه ميدونم ديگه هيچ وقت مثل الان و تا اين اندازه بهم نزديك نخواهيم بود اما نميدونى كه با چه عشقى منتظر اومدنتم... ميخوام توى آغوشم حضور گرمت رو احساس كنم ، ميخ...